دخترم میترا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ویژه نامه ی خانواده و تربیت مهدوی

15 دی 1394 توسط ام البنین بهرامی


اندیشه ی فرزند آوری
-پیامبر اکرم(ص)⇦فرزند شایسته دسته گلی خوشبوست از جانب خداوندکه میان بندگانش قسمت می کند.
-پیامبر اکرم (ص) ⇦خانه ای که درآن بچه نیست در آن برکت نیست.
-امام علی(ع)⇦من از پروردگارخود نه فرزندانی زیبا خواستم ونه فرزندانی خوش قدوقامت بلکه از پروردگارم فرزندانی خواستم که فرمانبردارخدا باشندواز او بترسندتاوقتی به اونگاه کنم,ببینم ازخدا فرمان میبرد تا چشمم روشن شود.
بهترین انگیزه بخشی درفرزندآوری ،نیت های خالصانه ی رحمانی وآرمانهای صادقانه ی مهدوی است.
ازآن جاکه در زندگی بشری فرآیند فرزندآوری وفرزندپروری خواست پروردگار هستی ومحبوب اوست.بهترین راه فرا روی آدمی،دراین عرصه رنگ بخشی خدایی به نیت هاست وچه رنگی از رنگ خدا زیباتروخوش نگارتر!؟
ازاین روی اندیشه فرزند آوری میبایست فقط برای خداوبه عشق رضایت اووبا هدف رحمانی خالصانه صورت پذیرد که خلاصه وار عبارتنداز:
۱-فرزندآوری به نیت انسان سازی وموحدپروری
۲-فرزندآوری به نیت تربیت نسلی خداترس ،سالم وصالح برای قدرت بخشی به جامعه ی اسلامی
۳-فرزندآوری به نیت کادرسازی ونیروپروری درنهضت انتظار
۴-فرزندآوری به نیت پرورش نیروهای متعهدومتخصص یاچمران پروری برای امام زمان (عج الله تعالی فرج الشریف

 نظر دهید »

آخرین انسانی که با دنیا وداع می‌کند؟

13 دی 1394 توسط ام البنین بهرامی

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: زمین هیچگاه از حجت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا ظاهر و آشکار است یا خائف و پنهان،‌ تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نشود. بنابراین همواره باید انسان کامل در زمین وجود داشته باشد.

وداع با دنیا
یکی از اصول اساسی مکتب تشیع این است که جهان هستی و زمین هرگز بی‌امام نخواهد بود، چه آنکه بدون وجود امام و خلیفه الهی و واسطه فیض، جریان فیض الهی در قلمرو تکوین و تشریع قطع می‌شود، در حقیقت، حیات و بقاء آن در این عالم وجود ظلی دارد و فقط در سایه وجود مقدس امام در هر عصر امکان پذیر خواهد بود، این مسأله به قدری حائز اهمیت است که امام صادق(ع) فرمود: اگر تنها دو نفر در جهان وجود داشته باشند، یکی از آن دو امام خواهد بود و آخرین کسی که می‌میرد امام است.(1)

در همین رابطه مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در پاسخ به این سؤال که از کجا بدانیم که امام زمان(عج) وجود دارد؟ به چه دلیلی می‌توان استدلال کرد، می‌نویسد:

مبنای این اصل امور ذیل‌اند:

الف)امام واسطه فیض تکوین است
اگر امام نباشد، فیض هستی قطع شده جهان هستی فرو می‌پاشد. محمد بن فضیل می‌گوید از حضرت رضا(ع) پرسیدم: آیا روزی روی زمین بی‌امام خواهد بود؟ فرمود: نه، گفتم از امام صادق(ع) روایت شده که اگر روزی زمین بی‌امام باشد، زمین یا بندگان مورد خشم خداوند قرار می‌گیرد. فرمود: نه اصلاً زمین و بشری نمی‌ماند، همه از بین می‌رفتند.(2)

از این رو بی‌وجود امام(ع) و حجت الهی، کائنات بی‌امداد فیض الهی خواهند بود و بدون این امداد همه چیز عدم محض خواهند بود.

ب)امام مخاطب و حامل قرآن و الهام است
چون قرآن کتاب همیشگی و زنده انسان‌ها است، پس مخاطب حقیقی آن نیز باید همیشه وجود داشته باشد و این مخاطب حقیقی که قلب و روحش بستر و جایگاه وحی است، بعد از پیامبر اکرم(ص) جزء ائمه نمی‌تواند باشد.

جریان زنده و مستمر و بقای استمرار قرآن و شب با برکت قدر جز با پذیرش وجود کسی که حامل و مهبط و مخاطب آن ها باشد، قابل تصور نیست و چنین شخصی همان امام زمان خویش است.

ج)امام واسطه دائمی و عامل دوام فیض معرفت است
چنان که خداوند متعال که فیاض مطلق است، هرگز فیض هستی را دریغ نمی‌دارد فیض معرفت را هم دریغ نخواهد داشت، بنابراین استمرار و دوام فیض معرفت، مستلزم آن است که در هر عصری، کسی که از بالاترین درجه کمالات بهره‌مند است، گیرنده و واسطه این امر باشد و این واسطه همان وجود مقدس امام زمان(عج) در هر عصری است.(3)

بر این اساس وجود امام در هر زمانی لازم است، اما از آنجا که بنابر دلایل موثق و شواهد قطعی تاریخی یازده امام از این جهان رخت بر بسته‌اند، و بنا بر دلایل معتبر و مستند تاریخی شیعه و سنی، امام دوازدهم(عج) پا به عرصه وجود نهاده است، حضور و وجود آن بزرگوار و استمرارش لازم و ضروری است که فعلاً در پرده غیبت به سر می‌برد.

پس آفرینش انسان مکلف و بقاء نظام هستی در روی زمین بدون وجود انسان کامل که مظهر و واسطه فیض الهی است معنا ندارد و این است معنای کلام امیرالمؤمنین(ع) که فرمود: زمین هیچگاه از حجت خالی نمی‌ماند، حجت خدا یا ظاهر و آشکار است و یا خائف و پنهان،‌ تا حجت‌ها و برهان‌های خدا باطل نشود.(4)

از این رو همواره باید انسان کامل در زمین وجود داشته باشد و از آنجا که شرایط جهان به جایی رسید که حاکمان و مردمان، حضور امام معصوم در جامعه را نشناختند تنها راه وجود انسان کامل و استمرار فیض و کشته نشدن ولی و نیز علل دیگری که بر ما پوشیده است، غیبت او بود تا زمانی که زمینه ظهور امام زمان(عج) فراهم شود.

مرحوم علامه طباطبایی می‌گوید: برای هر انسانی یک حجت باید باشد، زیرا خلقت او بدون غایت نمی‌شود و اگر حجت نباشد، یعنی غایت ندارد و صدور چنین فعلی از خداوند متعال محال است، بنابراین بازگشت این مسأله به این است که فعل خداوند متعال غایت می‌خواهد.

به عبارت دیگر عالم انسانی که خلقت انسان است، دارای کمال خاصی است که باید به آن کمال هدایت شود و هدایت حجت (هادی) می‌خواهد و اگر حجت (امام) از بین برود (و یا نباشد) باید غایت از بین برود و اگر غایت از بین برود، فعل خدا (خلقت) بی‌غایت می‌شود و لغویت در خلقت لازم می‌آید و صدور چنین امری از خدای (حکیم) محال است. خداوند متعال می‌فرماید:(5) ما آسمان و زمین و موجودات میان آن دو را جز به حق و هدف دار نیافریدیم.(6)

بنابراین گذشته از ادله نقلی و روایات معتبر و فراوانی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار(ع) دلالت صریح بر وجود امام زمان و استمرار وجود مقدس آن بزرگوار در تمام اعصار دارد، ادله عقلی و وجدانی که به گوشه‌ای از آن اشاره شد، ضرورت وجود و استمرار وجود مقدس امام زمان(عج) را به اثبات می‌رسانند.

========================

پی‌نوشت‌ها:
۱-محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه حاج سیدجواد مصطفوی، ح۴۵۷.
۲-همان: ح۴۵۲.
۳-یثربی، سیدیحیی، فلسفه امامت، ص۱۱۲ـ۱۲۷.
۴-اصول کافی، همان، ج۱، باب ان الارض لاتخلو من حجه.
۵-در محضر علامه طباطبایی، ص۸۸ـ۸۹.
۶-حجر/۸۵.

 نظر دهید »

احادیثی گهربار از ائمه اطهار علیه السلام

13 دی 1394 توسط ام البنین بهرامی

امام صادق علیه السّلام فرمودند:
هر اهل فنی برای موفقیت در کسب و کار خود (که کارش بگیرد) به سه مطلب نیازمند است: 1- تخصص و باهوشی در فن و حرفه مورد نظر. 2- امین باشد و در کار و مال مردم، امانت و درستی را حفظ کند. 3- با کارفرما و صاحب کار، خوش‌برخورد و خوش‌قلب باشد.

————————————–

امام حسن علیه السلام فرمودند:
عجب دارم از آنها که به غذاى جسم خود مى اندیشند; امّا به غذاى روح خود نمى اندیشند، خوراک ناراحت کننده از شکم دور مى دارند; امّا قلب خود را با مطالب هلاکت زا آکنده مى کنند.

————————————–
امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر که در چهار موقع ، مالک نفس خود باشد: هنگام رفاه و توسعه زندگى ، هنگام سختى و تنگ دستى ، هنگام اشتها و آرزو و هنگام خشم و غضب ؛ خداوند متعال بر جسم او، آتش را حرام مى گرداند.

————————————–
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:
حسین (علیه السلام) از من است و من هم از حسینم.

————————————–

امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
خداوند متعال بندگان را نیافرید، مگر آنکه او را بشناسند. پس هرگاه خدا را بشناسند، او را عبادت می کنند.

————————————–

امام مهدی علیه السلام فرمودند:
اما سئوال کردى که شخصى به میوه‏‌جات اموال ما مى‏‌گذرد و از آن برداشته و مى‌‏خورد (حق‌‏المارّه) آیا حلال است یا خیر؟ پاسخ این است خوردن برایش حلال است ولى بردن آن حرام است.

————————————–
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
حق با ما اهل بیت است و کناره گیرى عده اى از ما هرگز سبب وحشتمان نمى شود؛ چرا که ما دست پرورده هاى پروردگاریم، و دیگر مخلوقین خداوند، دست پرورده هاى ما هستند.

————————————–
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
کسی که بدون «بصیرت» عمل می کند، همچون زنده ای است که در بیراهه می رود؛ پس هر چه سریع تر رود، از مقصد دورتر می شود.

————————————–

حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:
هر کس عبادت خالص خود را به سوی خداوند بالا فرستد (و پیشکش آستان او کند)، خدا هم بهترین مصلحت خود را بر او فرو می فرستد.

————————————–
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
زمین، هیچ گاه، از حجّت خالى نخواهد بود؛ چه آن حجّت ظاهر باشد و چه پنهان.

————————————–

امام علی (علیه السلام) فرمودند:
خردمندترین مردم کسی است که به عواقب و فرجام کار بیشتر بنگرد.

————————————–
حضرت فاطمه (علیها السّلام) فرمودند:
خداوند صله رحم و پیوند و نیکی به خویشاوندان را سبب طول عمر و مایه ی رشد تعداد آنان قرار داد.

————————————–

خداوند عزّ و جلّ فرمود:
اى موسى! آنچه که به خاطر من و خالصانه انجام شود، اندکِ آن هم بسیار است. و آنچه به خاطر غیر من انجام گیرد، بسیارِ آن هم اندک و ناچیز است.

————————————–

امام سجاد (علیه السّلام) فرمودند:
مؤمن از دعای خویش یکی از سه بهره را دارد: یا برایش ذخیره می شود، یا برایش مستجاب می گردد، یا بلایی که مقدر بوده به او برسد، از او دفع می شود.

————————————–
امام باقر علیه السلام به میسّر فرمودند:
ای میسّر(1)، آیا شیعیانمان را به تو معرّفی کنم؟ میسّر گفت: فدایت شوم بفرمایید. حضرت فرمودند: آنها دژی محکم و سینه‌های امانتدار و صاحبان عقلی وزین و متین هستند، شایعه پراکنی نمی‌کنند و اَسرار را فاش نمی‌کنند و آدمی خشک و خشن و ریاکار هم نیستند، راهبان شب و شب‌زنده‌داران و شیران روزند.

————————————–
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
همانا، من، امان و مایه ى ایمنى براى اهل زمینم؛ همان گونه که ستاره ها، سبب ایمنى اهل آسمان اند.

————————————–

امام باقر علیه السلام فرمودند:
عالمی که مردم از علم او بهره بگیرند، از هفتاد هزار عابد بهتر است.

————————————–
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
اوصیا کسانى هستند که خداوند متعال، دینش را با آنان زنده مى کند، و نورش را با آنان کاملاً مى گسترد و سیطره مى دهد. خداوند میان آنان و برادران و عموزادگان و دیگر خویشاوندانشان تفاوت آشکارى گذاشته است که به سبب آن، حجّت از غیر حجّت، و امام از مأموم، شناخته مى شود. آن تفاوت آشکار این است که آنان را از گناهان محفوظ و مصون داشته، از عیوب مبرّا کرده، از پلیدى پاک گردانیده، از اشتباه منزهشان داشته، آنان را خزانه داران علم و حکمت و پرده داران سرّ خود قرار داده و آنان را با دلیل ها تأیید کرده است. اگر این گونه نبود، همه ى مردم با هم یکسان بودند و هر کس مى توانست ادعاى امامت کند که در این حال، حقّ از باطل و عالم از جاهل، تشخیص داده نمى شد.

————————————–

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
علم ما اهل بیت(علیهم السلام) بر سه نوع است: علم به گذشته و آینده و حادث. علم گذشته، تفسیر است؛ علم آینده، موقوف است و علم حادث، انداختن در قلوب، و زمزمه در گوش هاست. این بخش، بهترین علم ماست و بعد از پیامبر ما، رسول دیگرى نخواهد بود.

————————————–

امام زمان(علیه السلام) می فرمایند:
آیا ندیدید که چگونه خداوند براى شما، ملجأهایى قرار داد که به آنان پناه برید، و عَلَم هایى قرار داد تا با آنان هدایت شوید، از زمان حضرت آدم(علیه السلام) تا کنون.

 نظر دهید »

نماز بسیار مجرب حضرت ابوالفضل عباس (ع)

13 دی 1394 توسط ام البنین بهرامی

نماز کن فیکون حضرت ابوالفضل عباس(ع) بسیار مجرب

سه نماز دو رکعتی توسل به حضرت ابوالفضل العباس علیه اسلام

در هر رکعت بعد از حمد و سوره صد مرتبه یا حیُّ یاقیُّوم بعدازسلام نماز تسبیحات حضرت زهرا علیه السلام بعد از تسبیحات صد مرتبه صلوات بر حضرت ابوالفضل العباس بعد با اشاره انگشت سبابه دست راست به جانب قبله کرده وصد مرتبه میگویی السلام علیک یا ابوالفضل عباس علیه السلام بعد از آن سر به سجده گذاشته دو دست از سر بالا امده و 25 مرتبه میگویی الهی به دو دست بریده ابوالفضل العباس بعد حاجت خود را از آقا حضرت ابو الفضل بخواهید.

سه نماز نذر آقا کرده دو تا از نماز ها را ادا کرده ویکی از نماز ها را گرو نگه میداریم بعد از اجابت حاجت ادا میکنیم .این نماز هدیه آقا امام رضا میباشد.

منبع:salawat.loxblog.com

 نظر دهید »

نام و معاني سوره‌هاي قرآن

13 دی 1394 توسط ام البنین بهرامی

1. فاتحه: باز كردن ـ 7 آيه.
2. بقره: گاو ماده ـ 286 آيه.
3. آل عمران: خاندان عمران ـ 200 آيه.
4. نساء: زنان ـ 176 آيه.
5. مائده: طَبَق غذا (سفرة غذا) ـ 120 آيه.
6. انعام: چهارپايان ـ 165 آيه.
7. اعراف: مكاني بين بهشت و جهنم ـ 206 آيه.
8. انفال: زيادي، غنيمت، هبه ـ 75 آيه.
9. توبه: بازگشتن ـ 129 آيه.
10. يونس: نام حضرت يونس ـ عليه السّلام ـ يکی از پيامبران خدا ، 109 آيه.
11. هود: نام حضرت هود ـ عليه السّلام ـ يکی از پيامبران خدا ، 123 آيه.
12. يوسف: نام حضرت يوسف ـ عليه السّلام ـ يکی از پيامبران خدا ، 111 آيه.
13. رعد: صداي غرش ابر، 43 آيه.
14. ابراهيم: نام حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ يکی از پيامبران خدا ، 52 آيه.
15. حِجر: منع، نام شهر اصحاب الحجر ـ 99 آيه.
16. نحل: زنبور عسل ـ 128 آيه.
17. اسراء: رفتن در شب ـ 111 آيه.
18. كهف: غار وسيع ـ 110 آيه.
19. مريم: نام حضرت مريم سلام الله عليها ـ ، 98 آيه.
20. طه: از حروف مقطعه و نيز از اسامي پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، 135 آيه.
21. انبياء: پيامبران ـ 112 آيه.
22. حج: قصد، نام يكي از فروعات دين ـ 78 آيه.
23. مؤمنون: ايمان‌آورندگان، گروندگان ـ 118 آيه.
24. نور: روشنايي ـ 64 آيه.
25. فرقان: قرآن، روشنگر و جداکننده حق از باطل ـ 77 آيه.
26. شعراء: شاعران ـ 227 آيه.
27. نمل: مورچه ـ 93 آيه.
28. قصص: داستان‌ها ـ 88 آيه.
29. عنكبوت: نام حشره ـ 69 آيه.
30. روم: نام شهر يا كشور ـ 60 آيه.
31. لقمان: نام فردی حكيم ـ 34 آيه.
32. سجده: خضوع و اظهار فروتني ـ 30 آيه.
33. احزاب: گروه‌ها ـ 73 آيه.
34. سباء: نام قوم که پادشاه شان زن بود ـ 54 آيه.
35. فاطر: شكافنده ـ 45 آيه.
36. يس: حروف مقطعه و رمز است ـ 83 آيه.
37. صافات: منظم ساختن صفوف ـ 182 آيه.
38. ص: حروف مقطعه قرآن ـ 88 آيه.
39. زُمر: دسته، جماعت ـ 75 آيه.
40. غافر: بخشاينده ـ 85 آيه.
41. فصلت: بيان روشن ـ 54 آيه.
42. شوري: مشورت ـ 53 آيه.
43. زخرف: زينت ـ 89 آيه.
44. دخان: دود ـ 59 آيه.
45. جاثيه: به زانو درآمده ـ 37 آيه.
46. احقاف: نام مكاني در عمان ـ 35 آيه.
47. محمّد: نام پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، 38 آيه.
48. فتح: پيروزي ـ 29 آيه.
49. حُجُرات: خانه‌ها ـ 18 آيه.
50. ق: حروف مقطعه ـ 45 آيه.
51. ذاريات: بادهايي كه اشياء را به پرواز در مي‌آورد ـ 60 آيه.
52. طور: نام كوه است ـ 49 آيه.
53. نجم: ستاره ـ 62 آيه.
54. قمر: ماه ـ 55 آيه.
55. رحمن: بخشنده ـ 78 آيه.
56. واقعه: حادثه عظيم قيامت ـ 96 آيه.
57. حديد: آهن ـ 29 آيه.
58. مجادله: تابيدن طناب، جدل و مناظره ـ 22 آيه.
59. حشر: جمع كردن ـ 24 آيه.
60. ممتحنه: آزمون شده (مؤنث) ـ 13 آيه.

61. صف: صف كشيدن ـ 14 آيه.
62. جمعه: آخرين روز هفته ـ 11 آيه.
63. منافقون: منافقان (نفاق پيشه‌گان و دورويان) ـ 11 آيه.
64. تغابن: مغبون كردن يكديگر ـ 18 آيه.
65. طلاق: باز كردن عقد نكاح ـ 12 آيه.
66. تحريم: حرام كردن ـ 12 آيه.
67. ملك: حكومت و اداره امور ـ 30 آيه.
68. قلم: وسيله نگارش و نوشتن ـ 52 آيه.
69. الحاقه: روز رستاخيز ـ 52 آيه.
70. معارج: صعود از پله ـ 44 آيه.
71. نوح: نام حضرت نوح ـ عليه السّلام ـ يکی از پيامبران خدا ، 28 آيه.
72. جن: پوشيده، نام موجود نامرئي ـ 28 آيه.
73. مُزمّل: پيچيدن پارچه (خطاب به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ است كه بعد از فرود از غار حرا خود را در پارچه پيچيده بود) ـ 20 آيه.
74. مُدثّر: آراميدن در بستر ـ 56 آيه.
75. قيامت: به پاداشتن ـ 40 آيه.
76. انسان: نوع انسان، بشر ـ 31 آيه.
77. مرسلات: فرستاده‌شدگان ـ 50 آيه.
78. نبأ: خبر مهم ـ 40 آيه.
79. نازعات: كشيدن ـ 46 آيه.
80. عبس: عبوس، چهره در هم كشيدن ـ 42 آيه.
81. تكوير: پيچيدن نور خورشيد ـ 29 آيه.
82. انفطار: شكافته شدن ـ 19 آيه.
83. مطففين: كم‌فروشان ـ 19 آيه.
84. انشقاق: شكافته شدن ـ 25 آيه.
85. بروج: شيء ظاهر و آشكار، 22 آيه.
86. طارق: كوبيدن ـ 17 آيه.
87. اعلي: برتر، بالاتر ـ 19 آيه.
88. غاشيه: پوشاندن ـ 26 آيه.
89. فجر: شكافتن وسيع، صبح ـ 30 آيه.
90. بلد: شهر (مكه) ـ 20 آيه.
91. شمس: خورشيد ـ 15 آيه.
92. ليل: شب ـ 21 آيه.
93. ضحي: اوائل روز ـ 11 آيه.
94. انشراح: شرح صدر، آرامش ـ 8 آيه.
95. تين: انجير ـ 8 آيه.
96. علق: خون بسته ـ 19 آيه.
97. قدر: اندازه‌گيري و تقدير ـ 5 آيه.
98. بينه: دليل روشن ـ 8 آيه.
99. زلزله: به لرزه درآمدن ـ 8 آيه.
100. عاديات: دويدن با سرعت ـ 11 آيه.
101. قارعه: حادثه مهم و سخت ـ 11 آيه.
102. تكاثر: تفاخر و فخرفروشي ـ 8 آيه.
103. عصر: فشردن، وقت عصر ـ 3 آيه.
104. همزه: عيب‌جو و غيبت‌كننده ـ 9 آيه.
105. فيل: نام حيوان - 5 آيه.
106. قريش: قدرت، اكتساب، اجتماع. نام قبيله معروف در مكه كه پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز جزء آن قبيله بود. ـ 4 آيه.
107. ماعون: چيز كم ـ 7 آيه.
108. كوثر: خير كثير و فراوان ـ 3 آيه.
109. كافرون: كساني كه حق را مي‌پوشانند ـ 6 آيه.
110. نصر: پيروزي ـ 3 آيه.
111. مسد: طنابي كه از الياف بافته شده ـ 5 آيه.
112. توحيد: يگانگي ـ 4 آيه.
113. فلق: شكافتن، طلوع صبح ـ 5 آيه.
114. ناس: مردم ـ 6 آيه.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

دخترم میترا

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • سیاسی
  • مذهبی
  • دلنوشته
  • نظاخانواده در اسلام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس